مجله اینترنتی ایران تحقیق



سنایی


  • زندگی نامه
  • ویژگی های اشعار
  • آثار
  • نمونه اشعار


زندگی نامه


تصویر
سنایی با نام کامل "حکیم ابوالمجدود بن آدم سنایی" در قرن پنجم در شهر غزنین به دنیا آمد. سنایی پس از آن که با ادب و هنر پارسی آشنا شد و فنون سخن و شعر را آموخت مانند بسیاری از هم عصران خود به دربار غزنویان رفت. 

غزنویان با پاداش های زیادی که به اهل علم و ادب می دادند توانسته بودند تعداد زیادی از دانشمندان و شاعران و . را در دربار خود به خدمت بگیرند. 

روزگار سنایی در دربار غزنویان به خوشگذرانی می گذشت ولی یک تحول روحی باعث شد تا مسیر زندگی سنایی تغییر کند. 

در مورد این انقلاب درونی در کتاب "نفحات الانس" جامی داستانی آمده است: 

سلطان محمود سبکتگین در فصل زمستان به عزیمت گرفتن بعضی از دیار کفار از غزنین بیرون آمده بود و سنایی در مدح وی قصیده ای گفته بود. می رفت تا به عرض رساند. 

به در گلخن رسید که یکی از مجذوبان که از حد تکلیف بیرون رفته و مشهور بود به لای خوار»؛ زیرا که پیوسته لای شراب خوردی، در آن جا بود. 

آوازی شنید که با ساقی خود می گفت که: پر کن قدحی به کوری محمودک سبکتگین تا بخورم!» 

ساقی گفت: محمود مردی غازی است و پادشاه اسلام!» 

گفت: بس مردکی ناخشنود است. آنچه در تحت حکم وی درآمده است در حیز ضبط، نه درآورده می رود تا مملکت دیگر بگیرد.» 

یک قدح گرفت و بخورد. باز گفت: پر کن قدحی دیگر به کوری سنائیک شاعر!» 

ساقی گفت: سنایی مردی فاضل و لطیف طبع است.» 

گفت: اگر وی لطیف طبع بودی به کاری مشغول بودی که وی را به کارآمدی. گزافی چند در کاغذی نوشته که به هیچ کار وی نمی آید و نمی داند که وی را برای چه کار آفریده اند.» 

سنایی چون آن بشنید، حال بر وی متغیر گشت و به تنبیه آن لای خوار از مستی غفلت هشیار شد و پای در راه نهاد و به سلوک مشغول شد.» 

پس از این واقعه سنایی به شهرهای هرات و نیشابور رفت و سپس راهی سفر حج شد. 

در همین سفر معنوی بود که بسیاری از شیفتگان حقیقت و عرفان را شناخت و مقدمات انقلاب درونی در وی پدید آمد. 

شاعر شوریده بقیه عمر را در کنج خلوت و انزوای صوفیانه گذراند و به تدوین و تنظیم اشعارش پرداخت. 

سنایی در سال 535 ه.ق درگذشت و مقبره اش در شهر غزنین است. 



ویژیگی های اشعار



تصویر
شعر سنایی، شعری توفنده و پرخاشگر است. مضامین اغلب قصاید او در نکوهش دنیا داری و دنیاداران است. او با زاهدان ریایی و حکام ستمگر که هر کدام توجیه گر کار دیگری هستند، بی پروا می ستیزد و از بیان حقیقت ترسی ندارد. 

سنایی با نقد اوضاع اجتماعی روزگارش، علاوه بر بیان دردها و معضلاتی که دامن گیر زمانه شده است، نشان می دهد که شاعری اهل درد و دین است. 

لبه تیز تیغ زبان او در اغلب موارد متوجه دنیا دوستان و حاکمان ظالم است. سنایی بارها با تصویر زندگی زاهدانه پیامبر و معصومین و صحابه و تأکید بر آن در قصایدش، سعی دارد جامعه آرمانی خود- که عرصه ظهور در واقعیت پیدا کرده است- را نشان دهد. 

اندیشه زهد و عرفان نیز از مهمترین محورهای موضوعی در قصاید سنایی است. 

نکوهش دنیا، تفکر درباره مرگ، توصیه به گسستن از آرزوهای طولانی و بی حد و حصر، تذکر به خویشتن حقیقی آدمی، از مضامین رایج قصاید اوست: 

ای مسلمان خلایق حال دیگر کرده اند 
از سر بی حرمتی معروف، منکر کرده اند 
شرع را یکسو نهادستند اندر خیر وشر 
قول بطلمیوس و جالینوس باور کرده اند 
عالمان بی عمل از غایت حرص و امل 
خویشتن را سخره اصحاب لشکر کرده اند 
خون چشم بیوگان است آن که در وقت صبوح 
مهتران دولت اندر جام و ساغر کرده اند 
تا کی از دار الغروری ساختن دار السرور؟ 
تا کی از دارالفراری ساختن دارالقرار؟ 
بر در ماتم سرای دین و چندین ناز و نوش؟ 
در ره رعنا سرای دیو و چندان کار و بار. 

اگر فردوسی و ناصر خسرو را استثنا کنیم، سنایی از اولین شاعران تفکر مدار تاریخ شعر فارسی است که با تزریق اندیشه عرفانی به کالبد شعرش، زمینه تحولی وسیع را در نگرش و شیوه فکر شاعران پس از خود به وجود می آورد و سایه سنگینش بر شعر فارسی تا چند قرن پس از او گسترده می شود. 

راهی که سنایی در پیش می گیرد، فقط منحصر به یک قالب نمی ماند؛ بلکه قدرت شاعر در به کارگیری الفاظ و تسلط او بر زبان شعر، همراه با اندیشه های بدیعی که دارد، به او این امکان را می دهد تا هم در غزل و هم در مثنوی و قصیده طرحی نو درافکند در صورتی که تا پیش از او، موضوع قصیده محدود به مدح پادشاهان و وابستگان درباری و احیاناً توصیفات طبیعی همچون بهاریه ها و خزانیه ها و . بود و نمایندگان مشخص این نوع قصاید، شاعرانی همچون عنصری ،فرخی و منوچهری بودند. 

سنایی از اولین شاعرانی بود که طرح مسائل اجتماعی و عرفانی و زهد و حکمت معنوی را در قصیده رایج کرد به طوری که هنوز بسیاری از قصاید او نمونه برتر قصاید اجتماعی، عارفانه و زاهدانه اند. 

در حوزه غزل نیز سنایی پنجره اشراق و جذبه های معنوی را گشود و غزل را زبان عشق و شور عارفانه کرد. سنایی در قالب مثنوی به بیان حکمت معنوی و ستایش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با بیانی تمثیلی پرداخت که الهام بخش بسیاری از شاعران پس از خود، همچون خاقانی و نظامی و عطار و مولوی در سرودن مثنویهای عرفانی شد. 

بیهوده نیست که خاقانی برای اثبات ارج و عظمت شعرش، خود را با سنایی مقایسه می کند و مدعی است که جانشین شایسته سنایی است: 

چون زمان عهد سنایی در نوشت 
آسمان چون من سخن گسترد بزاد 
چون به غزنه ساحری شد زیر خاک 
خاک شروان ساحری نوتر بزاد 

و نظامی نیز مخزن الاسرارش را با حدیقه الحقیقه سنایی مقایسه می کند: 

نامه دو آمد ز دو ناموسگاه 
هر دو مسجل به دو بهرام شاه 
آن زری از کان کهن ریخته 
وین دری از بحر نو انگیخته 
آن به در آورده ز غزنه علم 
وین زده بر سکه رومی رقم 

و مولوی نیز درباره سنایی می گوید: 

عطار روح بود و سنایی دو چشم او 
ما از پی سنایی و عطار آمدیم 

زبان شعر سنایی در قصاید و مثنویهایش زبانی سنگین و سخت است. 

اما غزلیات سنایی به حکم مضمون عاشقانه ای که دارند، لطیفترند. 

هنگام داوری درباره شعر سنایی همواره باید دو دوره فکری او را در نظر داشته باشیم؛ زیرا شعر او پیش از تحول و انقلاب درونی اش بیشتر با وضع موجود زمانه هماهنگ بود و او در این زمان شاعری مداح و مقلد محسوب می شد؛ اما پس از تحول درونی، شعر او نیز متحول شد و تفکر و حکمت معنوی مضمون اصلی شعر او شد. 



آثار


تصویر
1- دیوان اشعار: از سنایی قصاید، غزلیات، قطعات و اشعار پراکنده ای به جای مانده است که در مجموعه ای به نام دیوان اشعار گرد آمده است. 

2- حدیقه الحقیقه: این مثنوی را الهی نامه نیز می نامند، دارای ده هزار بیت در ده باب است. سنایی سرایش آن را در سال 524 ه.ق شروع کرد و در سال 525 ه.ق به اتمام رساند. موضوعات این کتاب، علاوه بر ستایش خدا و رسول و آل و اصحاب او، درباره عقل و علم و حکمت و عشق است. 

حدیقه الحقیقه از منظومه هایی است که بر بسیاری از شاعران تأثیر گذارده است. سنایی با سرودن این منظومه، باب تازه ای را در سرایش منظومه های عرفانی در تاریخ ادب و عرفان گشود. 

شاعران بزرگی همچون خاقانی و نظامی به ترتیب تحفه العراقین و مخزن الاسرار را تحت تأثیر مستقیم این منظومه سرودند و سالها بعد، عطار و مولوی سرایش مثنویهای عرفانی را به اوج تکامل رساندند. 

3- سیرالعباد: این مثنوی بیش از هفتصد بیت است که شاعر در آن به شیوه تمثیلی از خلقت آدم و عقل و مسائل اخلاقی سخن می گوید. 

4- طریق التحقیق: این مثنوی نیز بر وزن حدیقة الحقیقه است و در سال 528 تمام شده است. 

5- کارنامه بلخ: سنایی در هنگام توقف در شهر بلخ این مثنوی را سروده که حدود 500 بیت دارد و مبنای آن طنز و مزاح است و به همین جهت آن را "مطایبه نامه" هم گفته اند. 

6- عشق نامه: حدود 1000 بیت دارد و موضوع آن حقایق و معارف و حکمت است. 

7- دو مثنوی عقل نامه و تحریمة القلم 

8- مکاتیب سنایی: از سنایی نوشته و نامه هایی به نثر هم موجود است که همه آنها در کتابی با عنوان مکاتیب سنایی به چاپ رسیده است. 

نمونه اشعار



جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست 

سوگند خورم من که به جای تو کسم نیست 

امروز منم عاشق بی مونس و بی یار 

فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست 

در عشق نمی دانم درمان دل خویش 

خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست 

خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم 

از تنگ دلی جانا، جای نفسم نیست 

هر شب به سر کوی تو آیم متواری 

با بدرقه عشق تو بیم عسسم نیست 

گویی که طلبکار دگر یاری ، رو رو 

آری صنما محنت عشق تو بسم نیست

منابع:
ایران تحقیق
رشد

بعد از اینکه افراد به محل غدیر خم رسیدند پیامبر بر روی منبری که در زیر درخت کهنسالی که در آنجا بود ساخته بودند رفت و سپس دستور داد تا امیرالمومنین (ع) را فراخواندند و دستور دادند بالای منبر پیامبر و دست راست آن حضرت بایستد، پس پیامبر منتظر ایستادند تا مردم کاملاً جمع شدند و آنگاه خطابه رسمی خود را بیان نمودند.

ایشان در اثنای خطبه دو عمل را انجام دادند، در ابتدا پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمومنین(ع) برای اینکه هرگونه شک و شبهه‌ای را برطرف نموده باشند پس از شرح مقام ولایت به صورت لسانی حضرت علی(علیه‌السلام) را جانشین خود خواندند و آن را بدینگونه عنوان کردند که: باطن قرآن و تفسیر آن را برای شما بیان نمی‌کند مگر این که کسی که دست او را می‌گیرم و او را بلند می‌کنم و بازویش را گرفته‌ و او را بالا می‌برم» سپس حضرت بازوان علی (ع) را گرفتند سپس فرمودند: هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست». و اقدام عملی دوم حضرت پیامبر، بیعت گرفتن از مردم بود، چون زیاد بود و گرفتن بیعت از آن جمعیت انبوه غیرممکن بود لذا ممکن بود که افرادی به بهانه‌های مختلف از بیعت شانه خالی کنند، حضرت فرمودند به خاطر ازدحام جمعیت امکان بیعت‌گرفتن از همه وجود ندارد این سخن را که من می‌گویم تکرار کنید و بگویید: ما فرمان تو را از جانب خداوند که درباره علی‌بن‌ابیطالب و امامان و مریدانش به ما رساندی اطاعت می‌کنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت می‌کنیم… عهد و پیمان در این‌باره برای آنان از ما از قلب‌ها و جان‌ها و زبان‌ها و ضمایر و دستانمان گرفته شد. هر کس با دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است».

وقتی کلام حضرت پایان یافت همه مردم سخن ایشان را تکرار نمودند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد. در مراسم بیعت، پیامبر (ص) عمامه خود را که سحاب» نام داشت، به‌عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین (ع) قرار دادند.

ادعای منافقان و دشمنان علی مبنی بر اینکه هدف از مراسم غدیر، اعلان دوستی حضرت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به علی(علیه‌السلام) است:

پیامبر زمانی که صحابه جمع شدند تا ایشان خطبه غدیر و مراسم غدیر را اجرا کنند و فرمودند: ای مردم من علی را دوست دارم!» و چند بار این جمله را تکرار نمودند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آن حادثه‌ای که پیامبر می‌خواست مردم ببینند و آن را به گوش دیگران برسانند آیا به این علت بود که پیامبر علی را دوست دارد؟ آیا چنین حرکتی از یک انسان عادی قابل قبول است؟ و آیا حرکتی بیهوده نبوده است؟ و مگر مسلمانان نمی‌دانستند که پیامبر را دوست دارد؟ ولی می‌توان این موضوع را اینگونه پاسخ داد که اگر روز غدیر تنها برای ابلاغ دوستی بود، پس چرا جبرییل، آن فرشته بزرگ وحی بیاید و رسول خدا را از پیام وحی آگاه کند و چنانکه خود شخص رسول خدا (ص) فرمودند: همانا جبرییل که درود خدا بر او باد سه بار بر من نازل شده و سلام خدا را رساند، و فرمود که در این مکان (غدیرخم) توقف نمایم، و به سیاه و سفید شما اعلام کنم که علی‌بن‌ابیطالب وصی و جانشین و پیشوای شما بعد از من است، جایگاه او نسبت به من، مانند هارون نسبت به موسی پیامبر است، با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد آمد، علی(ع) پس از پیامبر، رهبر شماست، و خداوند بزرگ آیه‌ای در قرآن در همین مسئله نازل فرموده که: همانا رهبر و سرپرست شما خدا و رسول او و کسانی که ایمان آوردند و نماز را به پای دارند، و در حال رکوع زکات بپردازند. همانطور که می‌دانیم علی‌(علیه‌السلام) نماز را به پاداشت، و در حال رکوع زکات پرداخت و در هر حال خدا را می‌طلبید و اگر هدف آن حضرت تنها اعلان دوستی با علی (علیه‌السلام) بوده، پس چرا آیه نزول آیه ۵۵ سوره مائده (بلغ ما انزل الیک) به اعلام رهبری امام علی (علیه‌السلام) ارتباط دارد که در این آیه خداوند می‌فرماید: ای رسول خدا آنچه درباره علی از طرف خدا بر تو نازل شد، ابلاغ کن یعنی رهبری علی (علیه‌السلام) بر امت اسلامی را به مسلمانان بازگو و چرا در سخنرانی خود، امامت و وصایت امام علی (علیه‌السلام) را آشکارا بیان نمود.۲

خطابه‌های قبل از غدیر

اولین خطابه حضرت رسول در منا بود. این خطبه اشاره به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر مال، و جان و آبرو داشت، سپس آن حضرت خونهای به ناحق ریخته شده و اموال به ناحق گرفته شده در دوران جاهلیت را بخشیدند تا بدین وسیله کینه‌توزی‌ها از بین برود، و سپس در این خطابه فرمودند: اگر من نباشم علی‌بن‌ابیطالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد» و سپس ایشان حدیث ثقلین را بیان فرمودند: من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می‌گذارم که اگر به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل‌بیتم».

دومین خطابه را حضرت در مسجد حنیف در منا فرمودند: ایشان در این خطبه به اخلاق عمل، دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردند.۳

نگاهی به حدیث روز غدیر در منابع اهل سنت

در صفحات ۵۶/ ۵۵ ج اول سنن ابن‌ماجه چنین آمده است که: همراه رسول خدا از سفر حج برمی‌گشتیم که در میان راه ایشان دستور دادند تا همه افراد جمع شدند، آنگاه خطاب به جمعیت فرمودند: آیا من بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند: آری، فرمود: این شخص- علی (علیه‌السلام)- ولی هر کسی است که من مولای اویم، خدایا! دوست بدار هر که را که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار هر که را که او را دشمن می‌دارد.

ترمذی در ج دوم جامع خود با سند خویش از مسلمه‌بن کهیل نقل می‌کند که می‌گفته است، از ابوالطفیل شنیده که او از ابوسریحه یا از زیدبن ارحم از فرموده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و آله) نقل کرده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و آله) فرموده‌اند: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست». کتاب مجمع اوائد خود، حدیث غدیر را نخست به نقل از طیرنی آورده و سپس از گفته علی(علیه‌السلام) نیز نقل می‌کند که فرموده است: به دستور پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و آله) در منطقه خم نخست زیر درختی را از خار و خاشاک پاک کردند، آنگاه پیامبر در حالی که دست مرا در دست گرفته بودند: خطاب به مردم فرمودند: ای مردم! آیا شما گواهی نمی‌دهیدکه خداوند پروردگار شماست؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. سپس فرمود: آیا گواهی نمی‌دهید به اینکه خدا و رسول او بر شما از خودتان سزاوارترند و اینکه خدا و رسول خدا مولای شمایند؟ گفتند: آری، همین‌گونه است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: هر کس که خدا و رسولش مولای اویند این مرد مولای او خواهد بود.۴

غدیر از نظر اهل‌بیت (علیه‌السلام)

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: روز غدیرخم برتر اعیاد امت من است و آن روزی است که خدای متعال به من امر فرمودند تا برادرم علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) را به‌عنوان علم (هدایت) برای امتم معرفی کنم، تا پس از من به وسیله او هدایت شوند.

حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: ایشان در سالی که روز جمعه و عیدغدیر در یک روز افتاده بود فرمودند: امروز، روزی بس بزرگ است. امروز روز کامل‌شدن دین است، امروز روز عهد و پیمان است. امروز،‌ روز بیان حقایق ایمان است. امروز روز راندن شیطان است.

حضرت فاطمه زهرا(س): محمدبن‌لبید گوید: روزی به حضرت فاطمه‌(س) عرض کردم، آیا رسول خدا بر امامت علی‌(علیه‌السلام) تصریح فرمودند: حضرت فرمودند: و اعجبا، آیا روز غدیر را فراموش کردید! امام حسن مجتبی: در سال ۴۱ هجری، زمانی‌ که امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌خواست پیمان صلح را با معاویه منعقد کند خطبه‌ای خواندند که در ضمن آن خطبه فرمودند: این امت، جدم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) را دیدند و از او شنیدند، که دست پدرم را در غدیرخم، به دست گرفت و به آن‌ها فرمود: (من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه، سپس به آن‌ها امر فرمودکه حاضران به غایبان بگویند.

امام محمد باقر(علیه‌السلام) فرمودند: ابلیس چهار روز از سر ضعف و عجز ناله سرداد: روزی که مورد لعن قرار گرفت، روزی که به زمین فرستاده شد، روزی که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به نبوت مبعوث شد، و روز عیدغدیرخم.۵

در کتاب ثواب الاعمال روایتی به نقل از قاسم‌بن‌یحیی از پدربزرگش حسن‌بن‌راشد آمده که گفته است: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: فدایت شوم آیا برای مسلمانان عید دیگری جز فطر و قربان وجود دارد؟ فرمود: ای حسن! آری، عیدی که از این دو عید شریف‌تر و برتر است. گفتم: آن کدام است؟ فرمود: روزی که امیرالمومنین برای مردم به‌عنوان نشانه هدایت برگزیده شد. پرسیدم: کدام روز هفته بوده است؟ فرمود: روزی در سال‌ها تغییر می‌کند، آن‌ روز هجدهم ذی‌حجه است گفتم: فدایت شوم، برای ما چه کاری شایسته است که در آن روز انجام دهیم؟ فرمود: ای حسن! آن روز را روزه بگیر و فراوان بر محمد اهل‌بیت او درود فرست و به پیشگاه خداوند از آنان که بر ایشان ستم کرده‌اند و منکر حق آنان شده‌اند، بیزاری بجوی! و پیامبران گذشته به اوصیای خود سفارش می‌کرده‌اند که این روز را عید بگیرند. حسن‌بن راشد می‌گوید گفتم: برای کسی از ما که آن روز را روزه بدارد چه پاداشی است؟ فرمود: معادل شصت ماه روزه‌گرفتن.۶

امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: این روز، روز عید اهل‌بیت محمد علیهم‌السلام است. هر کس این روز را عید بگیرد خداوند مالش را زیاد می‌کند.

امام هادی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: روز غدیر روز عید است، و افضل اعیاد نزد اهل‌بیت و محبان ایشان به شمار می‌آید.۷

آیا غدیر، یک حرکت دفعی و یک عمل یک‌باره بود یا در مورد آن تصمیم گرفته شد؟

یکی از سؤالاتی که درمورد غدیر مطرح می‌شود این است که آیا این ماجرا یک حرکت دفعی بوده یا در مورد آن تصمیم گرفته ‌ شده است؟ و یا اینکه اصلاً بحثی در این رابطه بوده و در سرزمین (جحفه) یک مرتبه به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و آله) وحی نازل شد که علی(علیه‌السلام) را به‌عنوان جانشین خود انتخاب کن در غیر این صورت اصلاً دین را تبلیغ نکرده‌ای، کدام یک از این دو دیدگاه درست است؟ به احتمال زیاد دیدگاه دوم صحیح است و این چنین نبوده که در غدیر و یک مرتبه و بدون هیچ به سابقه‌ای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و آله) وحی شده باشد که علی (علیه‌السلام) را به‌عنوان جانشین خود معرفی کن واگر معرفی نکنی دین را تبلیغ نکرده‌ای. خیر این‌گونه نبوده‌است زیرا سابقه جانشینی علی(علیه‌السلام) به زمان اعلان رسمی و علنی دین اسلام برمی‌گردد و از زمانی که آیه مبارکه( و انذر عشیرتک الا قربین) نازل شده که طبق آن پیامبر مأمور شدند تا بستگان خود را جمع و آن‌ها را با دعوت و سخن خود آشنا نماید، در همان روز جانشینی علی‌(علیه‌السلام) اعلام شده و از آن پس هم حضرت رسول در طول دوره نبوت خود بارها موضوع جانشینی حضرت علی‌(علیه‌السلام) را مطرح کردند. و در این مورد اسناد بسیار معتبری داریم که حتی برخی از محققین اهل سنت هم به آن اذعان می‌کنند. به‌عنوان مثال: عمران‌بن حصین می‌گوید: پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: به درستی که علی از من است و من هم از او هستم،‌ و او ولی هر مؤمن است بعد از من.

معجزه غدیر

واقعه عجیبی که به‌عنوان یک معجزه تلقی می‌شد در روز عید غدیر اتفاق افتاد و آن ماجرای حارث فهوی» بود. در آخرین ساعات از روز سوم،‌ او با ۱۲ نفر از اصحابش نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و آله) آمد و گفت:

ای محمد! سه سؤال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبر خود را از جانب پروردگارت آورده‌ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده‌ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا اینکه درباره علی‌بن‌ابیطالب گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه …» از جانب پروردگار بود یا از پیش خود گفتی؟

حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند:خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرییل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی‌کنم».

حارث گفت: خدایا، اگر آنچه محمد می‌گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست» سخن حارث تمام شد و به راه افتاد. خداوند سنگی از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد. بعد از این جریان، آیه سال سائل بعذاب واقع، للکافرین لیس له دافع…» (سوره معارج، آیه ۲۱) نازل شد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و اله) به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند آری. با این معجزه، بر همگان مسلم شد که غدیر» از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است.۸

نتیجه

روز غدیر به فرموده امام جعفر صادق(علیه‌السلام) بزرگترین و از بهترین اعیاد اسلامی است. غدیر عیدی است که از تمام اعیاد عظمت و شرافت و فضیلت و حرمتش بیشتر است. در این روز پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) به امر پروردگار حضرت علی(علیه‌السلام) را به امامت و خلافت پس از خود منصوب فرمودند و به نص قرآن کریم در چنین روزی اکمال دین و اتمام نعمت الهی بر مسلمانان گردید و به فرموده امام صادق (علیه‌السلام) لازم است در چنین روز باعظمتی جشن و سرور به پا نمایند و به دیدار یکدیگر بروند و تبریک و تهنیت بگویند.

بعضی از جهات حکم غدیر را می‌توانم این طور بیان کنم که:

۱- خطاب خداوند که ای پیامبر ابلاغ من آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده که اگر ابلاغ نکنی رسالت خود را نرسانده‌ای که در هیچ یک از فرامین الهی چنین مطلبی گفته‌ نشده است.

۲- اقرار گرفتن‌های حضرت ‌رسول از مردم در روز غدیر.

۳- مسئله امامت فقط صورت یک خبر و پیام و خطابه ابلاغ نشده بلکه به‌عنوان حکم و فرمان الهی و بیعت عموم مسلمانان و تعهد آنان اجرا شد.

۴- خطاب خداوند که فرمودند: امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم» که تا آن روز مشابه آن را هم در هیچ موردی نفرموده بودند.

مقاصد حضرت رسول از خطبه غدیر را در چند مورد می‌توان بیان کرد:

۱- نتیجه‌گیری از زحمات ۲۳ ساله با تعیین جانشینی که ادامه دهنده این راه باشد.

۲- حفظ دائمی اسلام از کفار و منافقین با تعیین جانشینانی که از عهده این مهم برآیند.

۳- اقدام رسمی برای تعیین خلیفه که از نظر قوانین ملل در همیشه تاریخ سندیت دارد.

۴- بیان یک دور جامع از برنامه ۲۳ ساله و گذشته و حال مسلمین.

۵- ترسیم خط مشی آینده مسلمین تا آخر دنیا.

۶- اتمام حجت بر مردم که از مقاصد اصلی در ارسال پیامبران است.۹

منابع:

مجله اینترنتی ایران تحقیق


اینترنت بدون شک ذکرش، انسان را به یاد کامپیوتر می اندازد، به زودی توانست در عرصه آموزش جایگاه ویژه ای به دست آورد و به عنوان منبعی برای یافتن اطلاعات مختلف مورد استفاده قرار گرفت. این نوشتار به نقش اینترنت در پژوهش های دانشجویی می پردازد.

در دنیایی که بحث های یک سویه و دو سویه در باره همه پرسش های اجتماعی به اوج خود رسیده است،

وسعت و گستردگی اینترنت به گونه ای است که برای هر کسی اطلاعات لازم را می تواند فراهم سازد. این رسانه چنان جایی در میان دانشجویان باز کرده است که بدون آن ادامه تحصیل با مشکل مواجه می‌شود. از آن جا که اینترنت در همه ابعاد زندگی مردم ریشه دوانده است، جای تعجب نیست که دانشجویان بیش از پیش برای انجام تحقیقات خود به آن روی می آورند و به نوعی پژوهش آنلاین وابسته می شوند.

تهاجم فرهنگی :

بحث استفادهای ی از شبکه اینترنت بسیار گسترده است که شاید یکی از مهمترین دلایل ان راه اندازی سایت های غیر اخلاقی و مستهجل اینترننتی باشد متا سفانه تعداد این سایتها به حدی زیاد و استفاده از انها در بین جوانان سراسر دنیا به حدی گسترش پیدا کرده که کنترل ان بسیار سخت شده است تا مدتی پیش کمتر کسی تصور میکرد که عدم جلوگیری ان بسیار سخت شده است تا مدتی پیش کمتر کسی تصور میکرد که عدم جلوگیری دولتها ی غربی و اروپایی از پیشرفت این سایت ها در سالهای قبل یک برنامه ی از پیش طراحی شده و بلند مدت باشد اما پس از ان که در برسی های انجام شده در ماهای اخیر مشخص شده است که بیش از 40 درصد استفاده های کار بران اینترنتی به بازدید از این سایتها مربوط میشود کم کم اهداف کثیف این دولت ها بر سایرین هم اشکار شد برخی از دولت ها مانند دولت اسلامی ایران با استفاده از فناوری فیلترینگ توانستند تا حدودی این مشکل را بر طرف کنند اما کشور های مانند امریکا و برخی از کشور های اروپایی که ت مدتی پیش فیلترینگ در ایران را به تمسخر میگرفتند و ان را مخالف حقوق بشر میدانستند اکنون دست به دامن شرکتهای بزرگ اینترنتی شده اند تا راهکاری برای جلوگیری از دسترسی کو دکان و نو جوانان به این سایت ها

پیدا شد به عنوان مثال چندی پیش دولت چین بوجه کلانی به اینموضوع اختصاص داد و قوانین خاصی را برای جلوگیری از دسترسی جوانان به سایتهای مستهجل اینترنتی تصویب کرد همچنین حدود دو ماه پیش هم شرکتهای گوگل میکروسافت و یاهو به در خواست پلیس فدرال امریکا با هم متحد شدند تا فناوری مشترکی برای شناسایی ساستهای غغیر اخلاقی و ممانعت از جستجوی انها طراحی کنند

جنبه های مثبت:

جنبه های مثبتی هم در استفاده ی از شبکه اینترنت وجود ارد انتخابات همواره جزو فعل و انفعالات مهم در روند ی هر کشور محسوب میشوند و تبلیغات پخش اصلی و تاثیر گذار در هر انتخابات است امروزه در سراسر دنیا کاندیداهای به شبکه اینترنت به دید یک میدان بدون مرز برای تبلیغ اهداف ی خود نگاه میکنند

این مطلب در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی بیشتر گشور های جهان به طور گسترده دیده میشود جدای از تبلیغات و نصب تصاویر و شعار های تبلیغاتی در سایت های پر بیننده ایترنتی معملا کاندیدا ها و احزاب مختلف یک وب سایت اختصاصی راه اندازی می کنند

این وب سایت میتواند چند جنبه مثبت برای کاندیدا و مهچنین مردم ومخا طبین هم میتوانند به طور مستقیم با فرد در تماس باشند و از نظرات و دیدگه های او مطلع شوند سایت ها و شبکه های عمومی هم یکی دیگر از عرصه های تبلیغاتی خواهد بود به عنوان مثال در انتخابات ایالتی که مدتی پیش در کشور امریکا انجام شده بود تعداد زیادی از کاندیدا ها در سایتهای عمومی معروف نضیرmyspaceانجمن های شخصی راه اندازی کرده بودند که در هریک از انها طرفداران و مخالفان به اظهار نظر و بیان دیدگاه های خود می پرداختند .

خطرات اینترنت :

دولت آمریکا سالها پیش بین شبکه های مختلفی که هر یک در نقطه ای از این کشور قرار داشت ارتباط برقرار کرد. سپس این گروه مرتبط از شبکه توسعه یافت و شامل دانشگاه ها و مراکز غیر دولتی هم شد.

برای آنکه این رایانه ها بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، استانداردهایی تهیه و به منظور اطمینان از رسیدن پیامها به مقصد صحیح خود تدابیری در نظر گرفته شد. پس از چند سال میلیون ها نفر به این شبکه بزرگ پیوستند، اینترنت به عنوان داغ ترین سوژه روز مطرح شد و امروز مادر دهکده جهانی هستیم.
اینترنت با وجود فواید بسیار می تواند یک محیط خطرناک و نامطبوع هم باشد. هر روزه شاهد افزایش وب سایت هایی هستیم که مسایل غیر اخلاقی را در قالب تصویر های مستهجن اشاعه می دهند و با این کار سعی دارند فساد و فحشا را بین قشر جوان و نوجوان ترویج کنند.

یک کارشناس امور اجتماعی می گوید: به نظر می رسد افزایش سریع این نوع سایت ها با برنامه ای از پیش طراحی شده صورت می گیرد که از آن می توان به عنوان سلاح جدید ابرقدرت های استکباری درمقابله با کشورهای صاحب هویت مذهبی و ملی قوی یاد کرد.

از همین رو است که آنها با هدف تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی و گرایش های معنوی، تخریب و نفی هویت ملی و مذهبی، ایجاد گسستگی تاریخی ما تحقیر و نفی ارزشها و گسترش بی رویه یاس و ناامیدی و انحراف و تباهی، نسل جوان و نوجوان این کشورها را آماج حمله های الکترونیکی خود قرار داده اند و متاسفانه ایران عزیز نیز در نوک پیکان این تهاجم قرار گرفته است. وی ادامه می دهد: با این که زمان زیادی از امکان راه یابی کشور به بزرگراه اطلاعاتی نمی گذرد، دستیابی به اطلاعات تصویرهای قبیح و مستهجن موجی از نگرانی بین مردم ایجاد کرده و خانواده ها با آگاهی از تایید محتوای تصویرها و مطالب مستهجن سایتهای اینترنتی خواهان دسترسی نداشتن فرزندانشان به آنها شده این کارشناس، ادامه می دهد: بر اساس یک تحقیق در آمریکا فقط طی شش ماه 450620 قطعه تصویر و متن نوشتاری مستهجن در سایت های مرتبط با این کشور منتشر شده که بیش از شش میلیون و 432 هزار بار مورد استفاده قرار گرفته است. حال سوال این که چه باید کرد؟! در ایالات متحده که خود بانی و مروج فساد در بزرگراه های اینترنتی بوده و از این حربه علیه کشورهای دیگر استفاده کرده به اندازه ای وارد کردن تصاویر و اطلاعات مستهجن فراگیر شده که بسیاری از دولت ها برای جلوگیری از این مساله به تدوین و تنظیم قوانین و مقررات محدود کننده رو آورده اند.

از جمله این اقدام ها می توان به تصویب قانون حجب و حیای ارتباطات» اشاره کرد که در آمریکا به تصویب نهادهای قانونگذار رسید. این قانون، فرستادن تصویرها، پست الکترونیکی متون نوشتاری و سایر اشکال زشت، غیر اخلاقی و مستهجن را ممنوع می سازد. بر این اساس فرستادن تصویرهای زشت و دیگر موارد عنوان، جرم کیفری قابل مجازات شناخته و برای مرتکبان جریمه ای تا بیش از 100 هزار دلار و دو سال زندان در نظر گرفته شده است. البته این در حالی است که آمریکا از فرستادن تصویرها و اطلاعات مستهجن برای دستیابی به هدف های استعماری در سایر کشورها استفاده می کند. گزارش ایسکانیوز می افزاید: اکنون به نظر می رسد برای مبارزه با این سرطان قرن 21 سوای اجرای قوانین، مشارکت مردم و مسوولان می تواند گره گشا باشد و هدف نهایی را میسر سازد. در این بین می تواند گره گشا باشد و هدف نهایی را میسر سازد.

در این بین مردم در قالب خانواده ها ایفاگر نقش مهمی هستند و استحکام خانواده ها به مثابه سربلندی در مقابل تهاجم کثیف فرهنگی است. خانواده هر چند در مجموعه نهادهای جامعه از نظر اندازه کوچک ترین ، اما از نظر اعتبار و اثر بخشی، والاترین و مهم ترین کانون اجتماعی به شمار می رود. ایجاد تعادل اخلاقی، عقلی و اجتماعی و عاطفی از مهم ترین کارکردهای خانواده در قبال شخص است و نیز تقویت بهداشت روانی جامعه توسعه بهزیستی و سلامت جامعه، انتقال اندیشه اهمیت و قداست خانواده، پرورش اراده جوانان، تقویت باورها و اعتقادهای مذهبی و گرایش های معنوی، تبیین هویت مذهبی و ملی و احیای ارزشها و پیوندهای تاریخی از سوی مسوولان می تواند به کاهش های مجموعه های فرهنگی و گرایش و ترغیب نوجوانان و جوانان به سایتها و کانال های غیراخلاقی شود. گزارش ایسکانیوز حاکی است: بر ما وارثان هزاران شهید والامقام و معنونیت است که بزرگراه خلاقیت های فکری و عقلی جوانان را در این سرزمین مقدس و اسلامی از لوث افکار پلید دشمنان انسانیت و تفکر و زیستن مخلصانه و مومنانه پاک کنیم و حریمی از محبت و عشق را برایشان فراهم سازیم. بیایید فرزندانمان را از گرداب تصویرها و مطالب مستهجن و غیر اخلاقی رها کنیم.

اینترنت رسانه ای برای پژوهش

اینترنت به وسیله ای برای ارتباط برقرار کردن با دیگران، انجام معاملات و داد و ستدها و حتی وسیله‌ای برای خرید تبدیل شده است. هر چند اغلب اینترنت را منبعی برای سرگرمی می دانند، اما ابزاری تحقیقی و آموزشی نیز هست وهمین جنبه از آن است که مورد توجه و علاقه دانشجویان قرار می گیرد.

یکی از مزایای اینترنت این است که وب این امکان را برای دانشجویان فراهم می کند که دسترسی به اطلاعاتی پیدا کنند که به راحتی در منابع چاپی نمی توان آن ها را یافت. به علاوه، اینترنت مانند کتابخانه شبانه روزی است و تعطیل بردار نیست و نهایتا این که تعامل پذیری بعضی از وب سایت ها آن ها را بی نظیر ساخته است. این مزایا باعث می شود که بسیاری از دغدغه های دانشجویان برای یافتن اطلاعات و منابع اطلاعاتی از بین برود.

هنگام استفاده از اینترنت برای تحقیق، دانشجویان به اطلاعات دانشگاه ها، موسسات آموزشی آژانس‌های دولتی و سایر منابع جهانی دسترسی دارند. وجود فهرست های کتابخانه ای در وب، دانشجویان را قادر می سازد که از همان موسسه کوچک و دور افتاده محل تحصیل خود به مجموعه‌های ارزشمند معتبرترین دانشگاه های دنیا دسترسی داشته باشند. دانشجویان با استفاده دقیق از این رسانه می توانند به منابعی دسترسی داشته باشند که در نبود اینترنت، امکان فراهم شدن آن بعید است .

اینترنت کتابخانه ای دائمی و همیشهباز» است. در هر ساعت از شبانه روز، در همه روزهای هفته و حتی در روزهای تعطیل، در اینترنت به روی همه باز است.

دانشجویان نه تنها در هر زمانی که بخواهند می توانند به اینترنت دسترسی داشته باشند، بلکه می‌توانند با بسیاری از منابع اطلاعاتی در آن تعامل داشته باشند. وب یک رسانه تعاملی است.

در درون متن اغلب وب سایت ها، پیوندی فرا متن وجود دارند که پژوهشگر را با یک کلیک به وب سایت های مختلف یا جایی دیگر در همان سایت می فرستند.

این ویژگی تعاملی به دو دلیل ممتاز شناخته می شود. مزیت اول این است که اکثر وب سایت ها یک پیوند (link ) به آدرس الکترونیکی نویسنده دارند که این امکان را به دانشجویان می دهد تا پرسش ها یا درخواست های خود را برای کسب اطلاعات بیشتر برای او بفرستد. این تعامل باعث می شود که دانشجویان مستقیما با نویسنده در ارتباط باشند. مزیت دیگر تعامل اینترنتی، ایجاد سایت هایی است که از سایت های آکادمیک تکامل یافته اند و در آن ها اعضای شناخته شده یک حوزه، نوشته های خود را برای نقد در اختیار دیگر اعضا قرار می دهند و بدین ترتیب موضوع و محتوای نوشته خود را به بحث و بررسی می گذارند و ایده های خود را مطرح می سازند. برای دانشجویان محقق، چنین سایت هایی پویا و ذاتا غنی » از اطلاعات هستند.

اما اینترنت می تواند مضراتی هم برای دانشجویان داشته باشد. از جمله این که دانشجویان ممکن است با استفاده از آن دچار نوعی سوء تفاهم » شوند که بیشتر به خاطر ماهیت مفهوم زدایی اطلاعاتی است که به طریق الکترونیکی یافته می شوند، مثلا پژوهش تاریخی نیازمند شناخت و درک بافت است: دستخط، شکل تایپ، صفحه آرایی و کیفیت کاغذ مورد استفاده در کتاب، نشانه های ارزشمندی برای شناخت معنا هستند.

چنین نشانه هایی بافتی برای دانشجویانی که از وب استتفاده می کنند، موجود نیست.

اتکای بیش از حد دانشجوی محقق به اینترنت باعث افت کیفی کاراو می شود.

دانش از در کنار هم قرار دادن اطلاعات مختلف و نتیجه گیری از آن ها به دست می آید،اما اینترنت نه دانش می دهد و نه اطلاعات. بلکه منبعی از داده های خام است. هنگامی که این داده ها دستکاری شوند تبدیل به اطلاعات می شوند. اما برخی از دانشجویان از داده های خام به عنوان اطلاعات استفاده می‌کنند و همین باعث افت کیفی مقالات آنان می شود. معمولا دانشجویانی که فرق بین اطلاعات» ودانش» را نمی دانند به چنین افت کیفی اثر مبتلا می شوند.

چگونگی استفاده ایرانیان از اینترنت :

دو سالی است که بر روی موضوعی فکر می‌کنم و این امر به عنوان یکی از دلمشغولی‌های روزانه من درآمده است. آنهم چگونگی استفاده ایرانیان از اینترنت است.

یکی از مشکلاتی که ما در کشور خود داریم ، این است که با ورود هر تکنولوژی جدید به کشور، بدون اطلاع از فرهنگ استفاده از آن، به صورت سراسیمه به سراغش می‌رویم و از این تکلولوژی استفاده می‌کنیم. نبود فرهنگ استفاده از محصول فوق مشکلاتی را در کشور پدید آورده است که بعضا مضررات تکنولوژی نوین را در ایران بیشتر از فواید آن کرده و می‌کند. برای مثال می‌توان به تلفن‌های همراه دارای سیستم ضبط تصاویر اشاره کرد. این تکنولوژی در ابتدا با اهدافی اخلاقی و مترقی تولید شد و هدف سازندگان این بود که به مردم امکان ثبت و ضبط خاطرات شیرین خود در هر شرایطی را بدهند.

اما ما از این سیستم نوین چگونه استفاده کردیم؟

در مورد استفاده از اینترنت نیز به همین صورت است. متاسفانه مسئولان به جز فیلتر گذاری و مانع تراشی بر سر راه مردم برای دسترسی به اینترنت پر پیش از ارائه نتایج نیاز است که یک نکته را یاد آوری کنم که تمام ۱۳۸۶ مورد گفتگویی که انجام شده است، تماما با نی و دخترانی بوده است که از اینترنت استفاده می‌کنند. لذا بانوانی که با این تکنولوژی بیگانه هستند در این تحقیق لحاظ نشده اند. عده ای با در خرید این تلفن‌ها به استخرهای نه رفته و از نوامیس مردم فیلم گرفتن و در جامعه پخش کردند. بدون اینکه یک لحظه به خود زحمت فکر کردن به این موضوع را بدهند، زنی که تصویر اش را منتشر می‌کند پدر و برادر و همسری دارد که با مطلع شدن از این موضوع هزار و یک درد به جانش می آید.

از این دست استفاده‌ای غیر اخلاقی از تکنولوژی‌های نوین در کشورما فراوان است و می‌توان برای محصولاتی چون ویدیو، ماهواره و غیره هزار و یک مثال در این مورد بیان کرد. اینترنت نیز از جمله همین موارد است که امروز در کشور ما به صورت یک دغدغه فکری برای تمام کسانی که علاقه‌مند به فرهنگ ایرانی هستند، درآمده است. یکی از راه‌هایی که برای رفع این دغدغه‌ها ارائه می‌شود، ایجاد موانعی برای دسترسی مردم به محصولات و کالاهای نوین است. این راهکار عموما از طرف کسانی دیکته می‌شود که شناختی از جهان امروز نداشته و هنوز تصور می‌کنند در دوران قاجار زندگی می‌کنند.

اما راه دوم این است که با ورود هر محصول جدید، فرهنگ استفاده از آن محصول نیز به مردم آموزش داده شود. این راهکار متاسفانه چندان جایگاهی در ایران ندارد و صد افسوس که مسئولان نیز اهمیتی به آن نمی‌دهند. در مورد استفاده از اینترنت نیز به همین صورت است.

متاسفانه مسئولان به جز فیلتر گذاری و مانع تراشی بر سر راه مردم برای دسترسی به اینترنت پر سرعت کار دیگری بلد نیستند و به خود زحمت فکر کردن برای یافتن راه حل های علمی را هم نمی‌دهند.

 اینترنت چه بلایی سر مغز شما می‌آورد؟

گروهی از دانشمندان چینی در تحقیقات خود متوجه شده‌اند که مغز افرادی که به شکل افراطی از اینترنت استفاده می‌کنند، مانند مغز افرادی که به مواد مخدر یا سیگار و الکل معتاد هستند، به مرور دستخوش تغییراتی می‌شود.

در بخشی از تحقیقات دانشمندان چینی که اخیرا منتشر شده گفته می‌شود: نارسایی اعتیاد به اینترنت اکنون در سراسر جهان به یک عارضه یا بیماری ذهنی فراگیر بدل می‌شود. تحقیقات قبلی که در این مورد صورت گرفته بود بیشتر روی جنبه‌های حاشیه‌ای یا وابسته به وضعیت ذهنی و روانی افراد تمرکز داشت.

اما در این تحقیقات جدید با استفاده از پیشرفته‌ترین روش‌های مشاهده و بررسی بافت‌های مغز، تغییرات ناشی از استفاده افراطی از اینترنت در مغز گروهی از نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته است.

در مقایسه گروهی از نوجوانان سالم و عادی با گروه دیگری که به شکل افراطی از اینترنت استفاده می‌کنند معلوم شد که این بخش از فعالیت‌های مغز در میان استفاده‌کنندگان افراطی اینترنت فعالیت کمتری دارد.

کالج سلطنتی روان‌پزشکی بریتانیا برای تعیین این موضوع از دو منبع معتبر استفاده می‌کند. یکی گزارش‌های دوره‌ای سازمان بهداشت جهانی در مورد دسته‌بندی عارضه و بیماری‌های جدید است که آخرین مورد آن در سال ۱۹۹۴ منتشر شده و قاعدتا در آن نشانی از اعتیاد به اینترنت وجود نداشت.

پروفسور دراموند خاطرنشان می‌کند که اگر افراد به دلیل داشتن مشکلات روحی و احساسی مثل تنهایی یا گوشه‌گیری و افسردگی به استفاده بیش از حد از اینترنت روی می‌آورند باید آن را یک معلول دانست.

اشخاص زیادی به خاطر غرق شدن در دنیای بازی‌های کامپیوتری و به دلیل این که از نظر احساسی دیگر قادر به ارتباط گرفتن با دنیای واقعی نیستند در عرصه‌های مختلف زندگی مثل تحصیل، کار و یا روابط خانوادگی به شدت دچار مشکل می‌شوند.

اما هنوز متخصصان روان‌پزشکی در مورد تلقی کردن این نوع اعتیاد به عنوان بیماری به توافق نرسیده‌اند. مسلما انتشار نتایج تحقیقات دانشمندان چینی به شواهد لازم برای نتیجه‌گیری در این مورد خواهد افزود، اما دامنه آن تحقیقات آن قدر محدود بوده که بعید است بتوان آن را تنها منبع نتیجه‌گیری در این زمینه قلمداد کرد.

چت

چت (Chat)یک کلمه انگلیسی است که به معنای ( گفتگو ) می آید ، همانگونه که

چت روم (Chat room ) به معنای اتاق گفتگواست

چت روم در حقیقت اتاقی است که در آن افراد بدون آن که یکدیگر را ببینند با ایمیل و از طریقاینترنت با هم در ارتباط با موضوعی خاصی به نوشتاری گفتگو می پردازند .و یا شاید ممکن است دو نفر به تنهایی به صحبت خصوصی بپردازند .

به عبارت دیگر اتاق گفتگونوشتاری سرویسی است که از طریق اینترنت ایجاد شده و به فرد این امکان را میدهد که در هر زمان با بیش از یک نفربا روش نوشتاری ارتباط بر قرار کند. افراد استفاده کننده ازچت می توان تمام افرادی را که ازچت استفاده می کنند را به
دو دسته تقسیم نمود:

( 1) گروه اول: ون ، داعیان دین، اساتید دانشگاها، دانشجویان ، طلاب علوم دینی و پژوهشگرانی هستند که به قصد آشنایی با عقاید وافکار مختلف ، نظرات گوناگون و برقراری گفت و گوی صریح و بی‌پرده با مردم وارد محیط های گفت و گوی مجازی می‌شوند. این دسته هدفشان استفاده بهینه ودرست ازچت است .

( 2) گروه دوم : بیکارانی اند که برای دوست یابی، پرکردن بخشی از اوقات فراغت و یا ی برخی تما‌یلات و نیازهایی که در چارچوب روابط عادی اجتماعی قادر به تسکین آن نیستند وارد دنیای مجازی می‌شوند.

این دسته در حقیقت ازچت و چت روم سوء استفاده نموده و عمر و پولشان را در راهی بی سود و مضر به هدر می دهند.
و ای چه بسا که این کارشان باعث بدبختی و هدر رفتن تمام ثروت و نابودشدن دنیا وآخرتشان شود. از بیان نمودن استفاده کنندگان از چت خود مشخص شد که چت دارای مزایا و مضراتی است و اینکه کدام یک دامنگیر چتگر می شود بستگی دارد که از کدام دسته استفاده کننده گان باشد و برای بهتر متوجه شدن مزایا و مضرات چت مناسب می دانم که هر یک از مزایا ومضرات چت را جداگانه توضیح دهم تا خوانندگان عزیز و گرامی بهتر بتوانند در باره استفاده از چت تصمیم بگیرند.

مزایای چت

آری چت دارای مزایا و فوایدی است که می شود به امور زیر اشاره نمود:
( 1 ) دسترسی به گروه وسیعی از افراد ( کاربران آن لاین ) در یک لحظه.
(2) هزینه اندک تماس با دیگران ‌ حتی با نقاط بسیار دور و دست جهان ( در
مقایسه با سایر وسایل ارتباطی مانند تلفن،بی‌سیم،فکس و…)
( 3) امکان ارتباط نوشتاری با افراد متعدد به صورت هم زمان.
( 4) امکان ارسال و دریافت فایل، عکس ، نامه و صرفه جوئی در هزینه و وقت .
این بود یک روی سکه چت که همان روی زیبای آن باشد ولی اگرسکه چت را بر گردانده به روی زشت و نازیبای آن نگاه کنیم مضرات زیر را خواهیم دید.

مضرات چت

( 1 ) استفاده بیش از حد از چت‌های اینترنتی نامناسب می‌تواند منجر به اختلالات روانی درازمدت در افراد شود.
زیرا هر قدر فاصله بین دنیای واقعی و تخیّلی افراد بیشتر شود، این امر می‌تواند منجر به افسردگی و بروز اختلالات روانی در افراد شود.

(2 ) با توجه به این که بیشتر کاربران چت روم‌ها را جوانان نا آشنا به واقعیت های اجتماعی تشکیل می‌دهند،افراد سودجو و فرصت طلب ،حضور گسترده‌ای در برخی چت روم‌ها دارند و مترصد فرصت هستند تا با اغفال جوانان، آنها را به بزه کاری سوق دهند.

( 3 ) برخی از چت روم‌ها وجود دارند که رعایت اصول اخلاقی را مم نمی‌دانند، لذا افراد استفاده کننده از این چت رومها دچار فسادات اخلاقی و فکری می شوند به منظور حفظ شئونات اخلاقی، اغلب این چت روم‌ها از سوی مراجع ذی صلاح مسدود می‌شوند.

( 4 ) زوج یابی اینترنتی نیز پدیده‌ای جدید و در حال گسترش است و برخی جوانان به منظور آشنائی با همسر آینده خود وارد محیط چت می‌شوند؛ وبا این طریق خودشان را گرفتار کار سخت تری می کنند. ای چه بسا که باعث نابوی دنیا وآخرت آن فرد شود.

( 5 ) گذشته از کسانی که نیازهای گوناگونشان آنها را به چت روم‌ها می‌کشاند، عده‌ای از افراد به قصد مزاح و فریب دیگر کاربران وارد چت روم‌ها می شوند و از دادن اطلاعات غلط و دست انداختن دیگران لذت می‌برند.
به طوری که برخی افراد متاهل، مسن یا فقیر خود را مجرد، جوان و ثروتمند جا می‌زنند. برخی از چت‌کنندگان حتی در پاره‌ای از موارد هویت جنسی خود را دگرگون معرفی می کند

(6) با استفاده نا آگاه و غلط بسیاری از اطلاعات و مسایل شخصی خویش را انسان از دست می دهد.

(7) گاهی فردی با استفاده نا آگاه از چت باعث آبرو ریزی خویش می گردد.

( 8) غیرقابل اعتماد بودن اطلاعات رد و بدل شده درچتها و گفتگوهای اینترنتی است.

(9 ) در صورت درست استفاده نکردن ضایع شدن عمر وپول فرد در این راه نادرست.

(10) مشکلات ی و اجتماعی برای خود ایجاد کردن.

(11) دچار پریشانیهای فکری، عقیدتی و اخلاقی شدن.

منابع:

ایران تحقیق

دانشنامه تی تیل


انواع نفت خام

بیشتر ذخایر نفتی دنیا از نفت‌های فوق‌سنگین و شن‌های نفتی تشکیل شده‌است. نفت خام معمولاً بر اساس دو معیار وزن مخصوص و میزان گوگرد تقسیم‌بندی می‌شود. نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی پایینتری دارند نفت سبک و نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی بالاتری دارند نفت سنگین نامیده می‌شوند. نفت‌هایی که گوگرد آنها کمتر است نیز نفت شیرین و نفت‌های دارای گوگرد بیشتر نفت ترش نامیده می‌شوند.

استخراج، جابجایی و پالایش نفت‌های سبک و شیرین ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر است و میزان بیشتری از محصولاتی چون بنزین، نفتا، نفت سفید و سوخت‌های جت برگرفته از نفت سفید، و گازوئیل‌های مرغوب را می‌توان از آن‌ها به دست آورد، به همین دلیل این نوع نفت‌ها بیشتر مورد علاقه پالایشگاه‌ها بوده و قیمت بالاتری دارند. شاخص‌های بین‌المللی تعیین قیمت نفت یعنی وست تگزاس اینترمیدیت و برنت از نوع نفت سبک و شیرین هستند. اما میزان نفت‌های ترش و سنگین در ذخایر نفتی دنیا بسیار بیشتر است.

کاربرد های نفت خام

نفت خام کاربردهای گوناگونی دارد که در این جا به برخی از این کاربرد های شگفت انگیز اشاره کرده ایم:

۱- وسایل ورزشی

بدون وجود نفت، بی شک ورزش مدرن، وضعیت فعلی خود را نداشت. تولید توپ های گلف مدرن، تورهای فوتبال، چمن مصنوعی، بسکتبال، راکتهای تنیس، توپهای راگبی و… مدیون نفت و مشتقات آن هستند.

۲- آدامس بادکنکی

بله، درست است. متاسفم اگر هم اکنون در حال جویدن یکی از این شگفتی های نفتی هستید. اما حقیقت دارد، این محصول هم حاوی مشتقات نفتی است. بخش هایی از این محصول جویدنی و نرم هم از نفت مشتق شده است!

اگرچه روی لفافه اغلب آدامس ها هنگام درج محتویات به عبارت gum base بسنده می شود. این پایه یا base از واکسها، مشتقات نفتی، اسید سیتریک، گلیسرین، لانولین و… تشکیل شده است. خب، دفعه بعد که سراغ پمپ بنزین یا خرید آدامس می روید، حداقل می دانید که شما و ماشین تان از خوراکی هم خانواده ای خوش تان می آید که از تجزیه سوختهای فسیلی به دست آمده است.

۳- ماتیک

بسیاری از ماتیک های لب با نفت ساخته می شوند. واکس پارافین ماده اصلی شکل دهنده لوله های ماتیک است و البته کارکرد روان و نرم آنها را تضمین می کند. واکس پارافین یک ماده جامد، نرم، بدون رنگ یا سفید است که از نفت خام یا ذغال سنگ مشتق می شود. البته تنها کاربرد پارافین در تولید ماتیک نیست، بلکه لیست بلندبالایی از کالاهای دور و برمان از پارافین ساخته می شوند: شمعها، لفافه شکلات ها یا گلوله های پینت بال.

۴- دندان های مصنوعی

از این پس احتمالا دندان مصنوعی پدربزرگ اندکی ترسناک تر شود. دندان های مصنوعی مدرن اغلب از رنگ دانه های بر پایه کربن برای تعیین رنگهای شان بهره می برند. این رنگها اغلب با استفاده از ذغال سنگ، نفت خام یا برخی منابع گیاهی تولید می شوند. البته این رنگ دانه ها دارای تاییدیه سازمان غذا و دارو (FDA) هستند و در اغلب رنگهای خوراکی مورد استفاده در آشپزخانه هم یافت می شوند. خب، فکر می کنم اگر قرار باشد انتخاب کنید رنگ صورتی زیبای آدامس تان از کرم ابریشم گرفته شود، یا اینکه از رنگ های مجازی نشات گرفته از سوخت های فسیلی آن را نقاشی کنند، شاید کرم ابریشم انتخاب جالب تری باشد!

۵- خمیر دندان

بعد از خواندن محصول شماره ۴، شاید تصمیم بگیرید مراقبت از دندان های تان را دو برابر کنید تا نیازی به چنین محصولات نفتی نداشته باشید. خب، مساله اینجا است که کارخانه های تولید خمیردندان هم مصرف سه برابری از نفت خام دارند. Poloxamer 407 یکی از مشتقات نفت است.

این ترکیب، ماده اصلی خمیردندان است که به ترکیبات پایه نفتی خمیردندان اجازه می دهد تا در حلال پایه آبی حل شوند. علاوه بر این از رنگ دانه های به دست آمده از نفت در خمیردندان نیز استفاده می شود. ترکیبات رنگی همچون D&C Yellow #10 و D&C Red #30 و FD&C Blue #1 از مشتقات نفت خام یا منابع ذغال سنگ هستند.

۶- سیم گیتار

سیمهای مورد استفاده در اغلب گیتارهای مدرن از نایلون ساخته شده که یکی از مشتقات نفت خام است. در حقیقت نایلون اولین بار در ۲۸ فوریه ۱۹۳۵ در مرکز تحقیقاتی DuPont توسط والاس کاروترز تولید شد. او به دنبال جایگزینی برای ابریشم طبیعی بود که طی جنگ کمیاب شده بود.

۷- دئودرانت و ضد عرق

ظاهرا دو کار اصلی که بسیاری از ما برای خوشبو شدن بدن مان انجام می دهیم، اسپری کردن یا مالیدن سوخت های فسیلی به پوست مان است. در ساخت دئودرانت و ضد عرق نیز مانند عطر و ادکلن به طور معمول از پروپیلن گلیکول استفاده می شود. یک ماده از مشتقات نفت که راهی ارزان برای روان سازی محصولات و کاربرد راحت تر آنها است.

۸- عطر و ادکلن

کارخانجات تولید عطر و ادکلن اغلب اوقات از مواد شیمیایی مصنوعی و مشتقات نفت برای تامین بوهایی ماندگار به همراه کاهش قیمت» بهره می برند. مواد نفتی همزمان با رطوبت، بوهای خوش را بر روی پوست بدن محبوس می کنند. البته پروپیلن گلیکول را تنها در عطر نمی توان یافت و مجموعه وسیعی از محصولات از این ماده نفتی بهره می برند: ضد یخ، شامپو و رنگها برخی از کاربردهای پروپیلن گلیکول هستند. البته دقت داشته باشید این شراکت در ماده ماده اولیه باعث نمی شود که شامپو را مناسب کاربرد به جای ضد یخ سازد یا اینکه رنگ، موهای تان را تمیز کند!

۹- لنزهای چشمی

پلیمرهای مصنوعی که لنزهای تماسی را نرم، راحت و قابل استفاده ساخته اند، از نفت به دست می آیند. این پلیمرها همچنین به اکسیژن اجازه می دهند از درون لنزها به راحتی حرکت کند. این یکی از حیاتی ترین مواردی است که لنزهای تماسی را قابل استفاده می سازد.

۱۰- طعمه ماهیگیری

همان طور که هر ماهیگیر حرفه ای یا آماتوری تایید می کند، صید ماهی بدون نفت بسیار سخت است. نفت خام در تمام زمینه های ماهیگیری نقش حیاتی دارد. طعمه ها، چوب ماهیگیری، جلیقه نجات، قایق ماهیگیری و یخدان ویژه نگهداری ماهی، همه از مشتقات نفت هستند. و مهمتر از همه نخ نایلونی و شناوری که طعمه به آن متصل می شود، از نفت به دست می آیند.

منابع:

مجله اینترنتی ایران تحقیق

دانش چی


نام ،لقب و کنیه امام :

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان رضا” به معنای خشنودی” می‌باشد. امام محمدتقی علیه‌السلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند :” خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند”.

یکی از القاب مشهور حضرت ” عالم آل محمد ” است . این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش, بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی براین سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش ” جنبه علمی امام ” آمده است. این توانایی و برتری امام, در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات, کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام ) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 3 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادرگرامیشان ” نجمه ” نام داشت.

تولد امام :

حضرت رضا (علیه السلام ) در یازدهم ذیقعده‌الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که :” هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صدای تسبیح و تمجید حق تعالی وذکر ” لااله‌الاالله ” رااز شکم خود می‌شنیدم, اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت”

نظیر این واقعه, هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است, از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.

زندگی امام در مدینه :

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می پرداختنند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می نگریستند.تا قبل ازاین سفر با اینکه امام بیشترسالهای عمرش را درمدینه گذرانده بود, اما درسراسرمملکت اسلامی پِیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

امام در گفتگویی که با مامون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می فرمایند:” همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود واگرازکوچه های شهر مدینه عبورمی کردم, عزیرتراز من کسی نبود . مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او ر ا برآورده سازم, مگر اینکه این کار را انجام می دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى نگریستند .

امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله وعلیه واله )اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام ) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نمائیم.

یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام ) می‌گوید:” ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود :” آیا می‌دانید من کیستم ؟” گفتم:” تو آقا و بزرگ ما هستی”. فرمود :” نام و لقب من را بگوئید”. گفتم :” شما موسی بن جعفر بن محمد هستید . فرمود :” این که با من است کیست ؟” گفتم :” علی بن موسی بن جعفر”. فرمود :” پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می باشد””. در حدیث مشهوری نیزکه جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام ) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام ) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد”.

اوضاع ی :

مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد :

1- ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

2- پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

3- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (علیه السلام ) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مصیبت دردناک شهادت پدر بزرگوارشان و دیگر مصیبت‌های اسفبار برای علویان ( سادات و نوادگان امیرالمؤمنین) واقع شده است. در آن زمان کوشش‌های فراوانی در تحریک هارون برای کشتن امام رضا (علیه السلام ) می‌شد تا آنجا که در نهایت هارون تصمیم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نیافت  نقشه خود را عملی کند. بعد از وفات هارون فرزندش امین به خلافت رسید. در این زمان به علت مرگ هارون ضعف و تزل بر حکومت سایه افکنده بود و این تزل و غرق بودن امین درفساد و تباهی باعث شده بود که او و دستگاه حکومت, از توجه به سوی امام و پیگیری امر ایشان بازمانند. از این رو می‌توانیم این دوره را در زندگی امام دوران آرامش بنامیم.

اما سرانجام مأمون عباسی توانست برادر خود امین را شکست داده و اورابه قتل برساند و لباس قدرت  را به تن نماید و توانسته بود با سرکوب شورشیان فرمان خود را در اطراف واکناف مملکت اسلامی جاری کند. وی حکومت ایالت عراق را به یکی از عمال خویش واگذار کرده بود و خود در مرو اقامت گزید  و فضل ‌بن ‌سهل را که مردی بسیار  تمدار بود ، وزیر و مشاور خویش قرار داد. اما خطری که حکومت او را تهدید می‌کردعلویان بودند که بعد از قرنی تحمل شکنجه وقتل و غارت, اکنون با استفاده از فرصت دودستگی در خلافت هر یک به عناوین مختلف در خفا و آشکار علم مخالفت با مأمون را برافراشته و خواهان براندازی حکومت عباسی بودند؛ به علاوه آنان در جلب توجه افکار عمومی مسلمین به سوی خود ، و کسب حمایت آنها موفق گردیده بودند و دلیل آشکاربر این مدعا این است که هر جا علویان بر ضد حکومت عباسیان قیام و شورش می کردند, انبوه مردم از هر طبقه دعوت آنان را اجابت کرده و به یاری آنها بر می‌خواستندو این ،بر اثر ستم‌ها وناروائیها وانواع شکنجه‌های دردناکی بود که مردم و بخصوص علویان از دستگاه حکومت عباسی دیده بودند. ا زاین رو مأمون درصدد بر آمده بود تاموجبات برخورد با علویان را برطرف کند. بویژه که او تصمیم داشت تشنجات و بحران‌هایی را که موجب ضعف حکومت او شده بود از میان بردارد و برای استقرار پایه‌های قدرت خود ، محیط را امن و آرام سازد. لذا با م وزیر خود فضل‌بن‌سهل تصمیم گرفت تا دست به خدعه‌ای بزند. او تصمیم گرفت تا خلافت را به امام پیشنهاد دهد وخود از خلافت به نفع امام کناره‌ گیری کند, زیرا حساب می‌کرد نتیجه از دو حال بیرون نیست ، یا امام می‌پذیرد و یا نمی‌پذیرد و در هر دو حال برای خوداو و خلافت عباسیان، پیروزی است. زیرا اگر بپذیرد ناگزیر, بنابر شرطی که مأمون قرار می‌داد ولایت عهدی آن حضرت را خواهد داشت و همین امر مشروعیت خلافت او را پس از امام نزد تمامی گروه‌ها و فرقه‌های مسلمانان تضمین می‌کرد. بدیهی است  برای مأمون آسان بود در مقام ولایتعهدی بدون این که کسی آگاه شود، امام را از میان بردارد تا حکومت به صورت شرعی و قانونی به او بازگردد. در این صورت علویان با خوشنودی به حکومت می‌نگریستند و شیعیان خلافت او را شرعی تلقی می‌کردند و او را به عنوان جانشین امام می پذیرفتند.ازطرف دیگر چون مردم حکومت را مورد تاییدامام می دانستند لذا قیامهایی که برضدحکومت می شد جاذبه و مشروعیت خود را از دست می‌داد.

او می‌اندیشید اگر امام خلافت را نپذیرد ایِشان را به اجبار ولیعهد خودمی کند که دراینصورت بازهم خلافت وحکومت او درمیا ن مردم و شیعیان توجیه می گردد ودیگر اعتراضات وشورشهایی که به بهانه غصب خلافت وستم, توسط عباسیان انجام می گرفت دلیل وتوجیه خودراازدست می دادوبااستقبال مردم ودوستداران امام مواجه نمی شد. ازطرفی اومی توانست امام را نزد خود ساکن کند و از نزدیک مراقب رفتار امام و پیروانش باشد و هر حرکتی از سوی امام و شیعیان ایشان را سرکوب کند.  همچنین اوگمان می کردکه ازطرف دیگر شیعیان و پیروان امام ، ایشان را به خاطر نپذیرفتن خلافت  در معرض سئوال و انتقاد قرار خواهند دادوامام جایگاه خودرادرمیان دوستدارانش ازدست می دهد.

سفر به سوی خراسان :

مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه, خدمت حضرت رضا (علیه السلام ) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد, بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه ، جبل ، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره ، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیزپیوسته حضرت رازیر نظر داشتندواعمال امام رابه او گزارش می دادند.

حدیث سلسلة الذهب :

در طول سفر امام به مرو ، هرکجا توقف می‌فرمودند, برکات زیادی شامل حال مردم ان منطقه می شد. از جمله هنگامی‌که امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند, همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی, به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته وعرضه داشتند :” ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان پیامبر خدا برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد . امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق می‌گریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند ، بر مرکب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: ” کلمه لااله‌الاالله حصار من است پس هرکس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسیکه داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود. ” سپس امام فرمودند: ” اما این شروطی دارد و من خود از جمله آن شروط هستم .

این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لااله‌الاالله که مقوم اصل توحید در دین می‌باشد، اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت وپذیرش گفتار و رفتارامام می‌باشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌دانند.

ولایت عهدی :

باری ، چون حضرت رضا (علیه السلام ) وارد مرو شدند, مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت :” همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام ) هیچ کس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی‌بن‌موسی‌رضا (علیه السلام ) ندیدم”. پس از آن به حضرت رو کرد و گفت:” تصمیم گرفته‌ام که خود را از خلافت خلع کنم و آنرا به شما واگذار نمایم”. حضرت فرمودند:” اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست ، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی . مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند :‌ ” هرگز قبول نخواهم کرد . وقتی مأمون مأیوس شد گفت:” پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید”. این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمی‌فرمودند و می‌گفتند :” از پدرانم شنیدم, من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند کرد و بر من ملائک زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در کنار هارون ‌الرشید دفن خواهم شد”. اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند :” اینک که مجبورم, قبول می‌کنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظرداشته باشم”. مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت, دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند: ” خداوندا ! تو می‌دانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو، پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی” .

جنبه علمی امام :

مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام واعتبار بی‌همتای امام را در میان ایشان می‌دید می خواست تااین قداست واعتبار را خدشه دارسازدوازجمله کارهایی که برای رسیدن به این هدف انجام داد تشکیل جلسات مناظره‌ای بین امام و دانشمندان علوم مختلف از سراسر دنیا  بود، تا آنها با امام به بحث بپردازند، شاید بتوانند امام را ازنظر علمی شکست داده ووجهه علمی امام را زیرسوال ببرند.که شرح یکی از این مجالس را می‌آوریم:

برای یکی از این مناظرات مأمون فضل‌بن‌سهل را امر کرد که اساتید کلام و حکمت را از سراسر دنیا دعوت کند تا با امام به مناظره بنشینند. فضل نیز اسقف اعظم  نصاری و بزرگ علمای یهود و روسای صابئین ( پیروان حضرت یحیی) بزرگ موبدان زرتشتیان و دیگر متکلمین وقت را دعوت کرد. مأمون هم آنها را به حضور پذیرفت و از آنها پذیرایی شایانی کرد و به آنان گفت:” دوست دارم که با پسر عموی من ( مأمون از نوادگان عباس عموی پیامبر است که ناگزیر پسر عمومی امام می باشد.) که از مدینه پیش من آمده مناظره کنید”. صبح رروز بعد مجلس آراسته‌ای تشکیل داد و مردی را به خدمت حضرت رضا (علیه السلام ) فرستاد و حضرت را دعوت کرد. حضرت نیز دعوت او را پذیرفتند و به او فرمودند :” آیا می‌خواهی بدانی که مأمون کی از این کار خود پشیمان می‌شود”. او گفت : بلی فدایت شوم”. امام فرمودند :” وقتی مأمون دلایل مرا بر رد اهل تورات از خود تورات و بر اهل انجیل از خود انجیل و از اهل زبور از زبورشان و بر صابئین بزبان ایشان و بر آتش‌پرستان بزبان فارسی و بر رومیان به زبان رومی‌شان بشنود و ببیند که سخنان تک ‌تک اینان را رد کردم و آنها سخن خود را رها کردند و سخن مرا پذیرفتند آنوقت مأمون می‌فهمد که توانایی کاری را که می‌خواهد انجام دهد ندارد و پشیمان می‌شود و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم”. سپس حضرت به مجلس مأمون تشریف ‌فرما شدند و با ورود حضرت مأمون ایشان را برای جمع معرفی کرد و سپس گفت : ” دوست دارم با ایشان مناظره کنید . حضرت رضا (علیه السلام)نیز با تمامی آنها از کتاب خودشان درباره دین و مذهبشان مباحثه نمودند. سپس امام فرمود:” اگر کسی درمیان شما مخالف اسلام است بدون شرم و خجالت سئوال کند”. عمران صایی که یکی از متکلمین بود از حضرت سئوالات بسیاری کرد و حضرت تمام سئوالات او را یک به یک پاسخ گفتند و او را قانع نمودند. او پس از شنیدن جواب سئوالات خود از امام  شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد و با برتری مسلم امام، جلسه به پایان رسید و مردم متفرق شدند. روز بعد حضرت، عمران صایی را به حضور طلبیدند و او را بسیار اکرام کردند و از آن به بعد عمران صایی خود یکی از مبلغین دین مبین اسلام گردید.

رجاءابن ضحاک که ازطرف مامون مامور حرکت دادن امام ازمدینه به سوی مرو بود,می گوید: آن حضرت در هیچ شهری وارد نمی شد مگر اینکه مردم از هرسو به او روی می آوردند و مسائل دینی خود را از امام می پرسیدند.ایشان نیز به آنها پاسخ می گفت و احادیث بسیاری از پیامبر خدا و حضرت علی (علیه السلام) بیان می فرمود.هنگامی که ازاین سفربازگشتم نزد مامون رفتم .او ازچگونگی رفتار امام در طول سفر پرسید و من نیز آنچه را در طول سفر از ایشان دیده بودم بازگوکردم . مامون گفت: آری، ای پسرضحاک !ایشان  بهترین، دانا ترین و عابدترین مردم روی زمین است””.

اخلاق و منش امام:

خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی نمود.

یکی از یاران امام می گوید:” هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی فرمود. هرگز ندیدم به کسی ازخدمتکارانش بدگوئی کند.  خنده او قهقه نبود بلکه تبسم می فرمود. چون سفره غذا به میان می آمد, همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش می نشاند و آنان همراه با امام غذا می خوردند. شبها کم می خوابید و بسیاری از شبها را به عبادت می گذراند. بسیار روزه می گرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمی کرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک, مخفیانه به فقرا کمک می کرد”.  یکی دیگر از یاران ایشان می گوید:” فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود, اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت می کرد ،  خود را می آراست (لباسهای خوب و متعارف می پوشید). شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود:” ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی گیریم”.

شخصی به امام عرض کرد:” به خدا سوگند هیچکس در روی زمین ازجهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمی رسد”. امام فرمودند:” تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار آنان را بزرگوار ساخت”.

مردی از اهالی بلخ می گوید:” در سفر خراسان با امام رضا( علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگذران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم:” فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره ای جداگانه بنشینند”.امام فرمود:” ساکت باش, پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است”.

یاسر، خادم حضرت می گوید: امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود:” اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود:، به همین جهت بسیار اتفاق می افتاد که امام ما را صدا می کرد و در پاسخ او می گفتند:” به غذا خوردن مشغولند” و آن گرامی می فرمود: بگذارید غذایشان تمام شود””.

یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت:” من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. ازحج بازگشته ام و خرجی راه را تمام کرده ام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده ام”. امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت واز پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود:” این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی”.

آن شخص نیز دینار ها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند:” چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینار ها نبیند؟” فرمود:” تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم .

امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی کردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول می داشتند.

یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) می گوید:” روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه ای دید و پرسید:” این کیست ؟” عرض کردند:” به ما کمک می کند و به او دستمزدی خواهیم داد”.امام فرمود:” مزدش را تعیین کرده اید؟” گفتند:” نه هر چه بدهیم می پذیرد”.امام برآشفت و به من فرمود:” من بارها به اینها گفته ام که هیچکس را نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام می دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می کند مزدش را کم داده ای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل     کرده ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی, هر چند کم و ناچیز باشد؛ می فهمد که بیشتر پرداخته ای و سپاسگزار خواهد بود””.

خادم حضرت می گوید:” روزی خدمتکاران میوه ای می خوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود:” سبحان الله اگر شما از آن بی نیاز هستید, آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید””.

مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام :

امام فرمودند : دوست هرکس عقل اوست و دشمن هرکس جهل و نادانی و حماقت است”.

امام فرمودند : علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سئوال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امرچهار طایفه دارای اجر می‌باشند :

1- سئوال کننده

2- آموزنده

3- شنونده

4- پاسخ دهنده

امام فرمودند :” مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است”.

امام فرمودند :”چیزی نیست که چشمانت آنرا  بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است”.

امام فرمودند :”  نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است”.

شهادت امام :

در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور دادتا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام ازآن انار تناول کنند.اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی‌که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر, قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا ( علیه السلام ) به شهادت رسیدند .

تدفین امام :

به قدرت و اراده الهی امام جواد ( علیه السلام ) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان,  بدن مطهر ایشان را غسل داده وبر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.

برای دانلود کلیک کنید

منابع:

مجله اینترنتی ایران تحقیق
کافه لینک

توجه:

همراهان گرامی در صورتی که از طریق خرید آنلاین نتوانستید تولیدات ایران تحقیق را دریافت کنید می توانید این تولیدات را از طریق تلگرام یا پیام کوتاه ایمیل خریده و لینک دانلود آن را از ما دریافت کنند. ایمیل :kmhdy1949@gmail.com 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فایرفایل hoseinrahmani بوته کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. هر چی که بخوای waepogitu فن فیلم , دانلود فیلم کارنامه جعلی ادبیات نوین در الحاق با ادبیات کلاسیک مدرسه یادگیری rezaghorbani1375